(س)
سازش: تراضی طرفین دعوی بر فیصله نزاع معین در دادگاه و با دخالت دادرس.
سب: در فقه از جرایم ضد شرع است و عبارت است از ناسزا گفتن.
سبب: خویشاوندی است بین دو نفر که براثر رابطه زناشویی بوجود میآید.
سبب اقوی: دو نفر در اتلاف مال ثالث دخالت دارند که یکی مباشر است دیگری را سبب گویند.مثلا" یک نفر دیگری را به اکراه و تهدید وادار به تخریب دیوار یا خانه ثالثی کند آن که تخریب کرده است مباشر است و دیگری سبب .در باب اکراه ، سبب اقوا از مباشر است.
سبب مملک: سببی است که موجب تملک کسی شود مانند بیع و وصییت و حیازت مباحات.
سرقت: ربودن مال و اشیاء منقول غیر بدون رضای او بر خلاف حق
سرقفلی: پولی که مستأجرثانی به مستأجر سابق در موقع انتقال اجاره بلاعوض میدهد و همچنین مستأجر اول به موجر مالک میدهد
سرمایهگذاری: تخصیص اعتبار ومصرف آن برای هدفهای معین ومخصوص.
سُدس: یک ششم، شش یک.
سفته: عبارتست از سند تجارتی که به موجب آن امضاء کننده تعهد میکند در موعد معین یا عندالمطالبه در وجه حامل یا شخص معین و یا بحواله کرد آن شخص کارسازی نماید اسم دیگر آن فته طلب است.
سفیه: کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلائی نباشد.
سفک دماء: ریختن آب، خون و مانند آن – خونریزی.
سفه: صفت شخص بالغ که تصرفات او در اموال و حقوق خویش جنبه عقلانی نداشته باشد، عدم رشد.
سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را گویند.
سکنی: حق انتفاع هرگاه به صورت سکونت منتفع در مسکن متعلق به غیر باشد آن را سکنی نامند.
سلطه: عبارتست از اختیار قانونی شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر.
سلف: بیعی که ثمن آن حال و مبیع آن مؤجل باشد.
سلم: بیعی که ثمن آن حال و مبیع آن مؤجل باشد.
سند: عبارت از نوشتهای است که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد.
سهم: حصة شریک در مال الشرکه.
سهم الارث: حصه، نصیب و بهرۀ شخص از ترکۀ مورث.
سهو: غفلت از چیزی بطوری که با کوچکترین یادآوری متنبه گردد. هر سهوی اشتباه است ولی هر اشتباهی سهو نیست.